کاش یک جوره ابر میبودیم
سینه در سینه آب میگشتیم
در غبارِ سپید رویاها گُم شده ، آفتاب میگشتیم
دل شکستن اگر چه زیبانیست این رقم کیف دیگری دارد
میشکستیم شیشهء دل را پای تا سر شراب میگشتیم
لب به لب مثل شبنم و شبنم تنِ ما عاشقانه میلرزید
آنچنانی که موجه در موجه ، خوب میشد خراب میگشتیم!
تا به کی آدمک در انترنت قاصدِ رازهای ما باشد؟
بوسه جای سلام میدادیم ، دور از هر نقاب میگشتیم
شمسبانوی من! درآغوشم لب به لب انقلاب میکردی
مولوی را کباب میکردی آنقدر بی حجاب میگشتی
سینه در سینه آب میگشتیم
شیخ میگفت اگر : سزای شما طبقِ احکام شرع اعدام است!
دورهم مثل عشقه پیچان ها تاب خورده طناب میگشتیم
از کتاب « در کافه های کابل» سمیع حامد